|
جمعه 3 خرداد 1392برچسب:, :: 21:28 :: نويسنده : h@mid @gha
بعده اين همه دروغ حالا فهميدم چرا يه دفعه عوض شدي كه چي بوده ماجرا خيلي سخته باورش وقتي پيش اون بودي وقتي خوش بودين باهم منه ديوونه همش نگرانت ميشدم داره ميسوزه دلم واسه احساس خودم چرا تا حالا نميدونستم يكي ديگه با تو هم نفسه ديوونه بودم كه به تو دل داده بودم هيچ وقت نفهميدي تو اون شب هاي سرد زمستون همش عكست تو جلو چشمام بود عكسي كه ازت گرفته بودم يادته هرشب وقتي ميخواستم بخوابم عكستو نگاه ميكردم تا شایدخوابتو ببينم نميدانم كه چي شد به دام تو افتادم من ساده كه فكر ميكردم تو ساده اي ؛ نه ديوونه من بودم كه به تو دل داده بودم ؛ هيچ وقت نخواستي حرفامو بشنوي من عاشقت بودم دوستت داشتم بد كردي با من فكرشم نميكردم يه روز بخواي تركم كني ؛ ديگه تموم شد دنيا اگه دنياست سهم منو از تو ميگيره مرگت نباشه كسي دستو نگيره ؛ اما ميدونم دستي گرفتي ؛ دستي كه بخاطرش از عشق من گذشتي ديگه نميخوام حتي لحظه اي به تو فكر كنم؛ نظرات شما عزیزان: ![]()
![]() |